وسواس فکری-عملی (وسواس، شک و تردید)
تهیه شده زیر نظر : پشتیبان ارشد ایزو ویزیت
وسواس چیست؟
وسواس یکی از بیماریهای روانی بسیار پیچیده است که درصد چشمگیری از افراد جامعه را درگیر میکند. وسواس یا به عبارت دقیقتر، وسواس فکری-عملی(OCD) یکی از شایعترین اختلالات در حوضه روانپزشکی و روانشناسی است. وسواس چهارمین اختلال روانی شایع در جهان است. در سالهای گذشته نیز شیوع این بیماری نسبت به گذشته افزایش یافته است. خصوصا با ظهور بیماری کرونا و لزوم استفاده ی بیشتر از مواد شوینده و ضدعفونی کننده، میزان وسواس فکری و عملی در بسیاری از افراد بیشتر و تشدید شده است.
بیماری وسواس به بیماری شک و تردید نیز معروف است. در اختلال وسواس یا شک و تردید، ذهن فرد درگیر افکار آزاردهندهای است که شاید برای دیگران اهمیت چندانی نداشته باشد اما برای فرد مبتلا به وسواس(OCD) از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. در واقع هر موضوعی که برای شخص اهمیت دارد، می تواند مورد وسواس یا شک و تردید قرار گیرد. به عنوان مثال نوجوانی که درس و مدرسه برایش حائز اهمیت است، ممکن است در انجام امور درسی خود دچار وسواس شده و اجبار به فهم کامل درس، او را مجبور به انجام اعمال وسواسی کند که به جای تقویت دانایی و توانایی درک مطلب، به مانند یک عامل بازدارنده در فرآیند یادگیری است.
وسواس جنبه شخصی و فردی دارد و به همین دلیل به تعداد افراد روی زمین، میتوان وسواسهای متفاوت داشت. بیماری وسواس یک اختلال روانپزشکی نسبتا شایعی است که میزان شیوع آن در زنان بیشتر از مردان است. وسواس و شک و تردید در کل دورههای زندگی، از کودکی تا سالمندی، امکان بروز دارد اما عمدتا در دهه های سوم و چهارم زندگی، خودنمایی میکند.
بیماری وسواس میتواند یک عمل، فکر یا ایده باشد که فرد بیمار نمیتواند در برابر آن مقاومت کند یا مانع نفوذ آن به فکر خویش شود. بنابراین باعث ناتوانی و کندی عملکرد فردی، اجتماعی، خانوادگی، تحصیلی، شغلی و نهایتا افت عملکردی شدید خواهد شد.
انواع وسواس
بیماری وسواس به دو گروه وسواس فکری و وسواس عملی تقسیم میشود.
وسواس فکری
وسواس فکری شامل هر فکر، ایده، تصویر ذهنی یا... میشود که مدام به ذهن فرد خطور کرده و غیر قابل کنترل باشد به نحوی که اضطراب فرد را به بالاترین حد خود برساند. نگرانی و اضطرابی که همراه افکار وسواسی به سراغ فرد میآید، با نگرانیهای روزمره افراد متفاوت است به نحوی که این نگرانی و اضطراب، کارکرد فرد را مختل میکند. هنگامیکه این افکار به ذهن بیمار هجوم میآورند، شخص وسواسی تمایل پیدا میکند که آنها را نادیده بگیرد یا سرکوب کند اما نمیتواند. در واقع افکار وسواسی بر خلاف اراده و خواسته فرد وارد ذهن او میشوند و فرد آنچنان درگیر میشود که به درماندگی میرسد.
فرد مبتلا به افکار وسواسی، خود میداند و میپذیرد که این افکار از ذهنش نشات گرفته و منشا بیرونی ندارد. بنابراین در بسیاری از موارد، خود فرد این افکار وسواسی را بی معنی میداند.
در ابتدای شروع بیماری وسواس، فرد در برابر هجوم افکار و اعمال وسواسی مقاومت میکند و بسیار تلاش میکند تا جلوی این افکار را بگیرد و اعمال وسواسی را انجام ندهد اما با شدت گرفتن بیماری، فرد وسواسی مقاومت کمتری نشان میدهد. معمولا فرد مبتلا، وسواسهای خود را بیمعنی و غیرواقعی و افراطی میداند اما در موارد شدید نمیتواند مرز بین افکار و واقعیت را تشخیص دهد.
رایج ترین افکار وسواسی
- افکار مربوط به آلودگی توسط میکروب، ترشحات، کثافت، مواد شیمیایی و...
- افکار مربوط به ترسها و شکهای مداوم درباره آسیب دیدن یا موجب بدبختی دیگران شدن
- افکار کفرآمیز ناخواسته مانند آلوده کردن یک مکان مقدس
- افکار مربوط به ترس یا اجتناب از برخی اعداد مانند 13 یا رنگ ها یا کلمات خاص مانند واژه ی قتل یا نام بیماری های صعب العلاج مانند سرطان
وسواس عملی
وقتی افکار وسواسی به شخص هجوم می آورند، او تلاش می کند تا با انجام رفتار و اعمال خاصی از دست این افکار رها شود. این اعمال پاسخی در مقابل اضطراب افکار وسواسی هستند که با انجام آن ها، بیمار می تواند از نگرانی ناشی از این افکار رهایی یابد.
اعمال وسواسی معمولا کلیشه ای، تکراری، ظاهرا هدفمند و مطابق با قواعد مشخصی انجام می شود. صرفا انجام دادن این اعمال وسواسی برای فرد مبتلا به وسواس، هدف محسوب نمی شود بلکه این اعمال و رفتار برای پیشگیری از وقوع یک رخداد ناگوار، صورت می گیرد.
معمولا بین اعمال وسواسی ای که فرد انجام می دهد با افکار و تصوراتش رابطه ی منطقی ای وجود ندارد. به عنوان مثال شخص برای رهایی از فکر مرگ عزیزانش بارها و بارها لامپ اتاقش را خاموش و روشن می کند. آن چیزی که باعث انجام اعمال وسواسی در فرد می شود، حس اجبار درونی است که گویی نیرویی از درون فرد را مجبور می کند تا این اعمال وسواسی را انجام دهد و فرد نیز توان مقابله با آن را ندارد.
رایج ترین اعمال وسواسی
- شستشوی مداوم دست ها به دفعات مکرر بعد از استفاده از سرویس بهداشتی
- چک کردن مداوم درها و پنجره ها
- قرار دادن اشیاء با نظم و ترتیب خاص به همراه رعایت تقارن
- افراط در شستشو به دلیل ترس از میکروب و نجاست
وسواس عملی، اضطراب زدا و وسواس فکری، اضطراب زا است؛ به گونه ای که کسی که وسواس عملی دارد، اگر رفتار وسواس گونه ی خود را مرتب تکرار کند، تا حدودی اضطرابش کاهش می یابد و کسی که وسواس فکری دارد، همین وسواس فکری دائما اضطراب ایجاد می کند.
چرا افراد وسواسی نمی توانند در مورد مشکلات خود با دیگران صحبت کنند؟
ماهیت افکار وسواسی به گونه ای است که با ویژگی های شخصیتی، ارزش ها، باورهای مذهبی و اخلاقی فرد در تضاد می باشد و همین موضوع باعث می شود که فرد مبتلا به وسواس نتواند در مورد مشکل خود با دیگران صحبت کند؛ زیرا ترس از سرزنش و تحقیر شدن توسط دیگران یا درک نشدن را در ذهن خود می پرورانند.
حتی در مواردی مانند مسائل مذهبی و کفرآمیز یا افکار وسواسی مربوط به مسائل جنسی، احساس سرزنش و رنج روانی فرد وسواسی، دو چندان می شود؛ زیرا از نظر شخص مبتلا به وسواس، به وجود آمدن چنین افکاری در ذهن به معنای تبدیل شدن به فردی غیر اخلاقی است. فرد وسواسی مدام از خود می پرسد که "چرا چنین افکاری به ذهن من خطور می کند؟"
تشخیص بیماری وسواس
برای تشخیص بیماری وسواس، این نکته مهم است که اعمال و افکار وسواسی به چه میزان بر فعالیت های روزمره ی فرد، تاثیر گذاشته و کارکردهای او را مختل کرده است. در واقع صرفا انجام اعمال تکراری، سبب نمی شود که شخص مبتلا به وسواس تشخیص داده شود بلکه میزان و شدت ناراحتی و اضطراب فرد و مدت زمانی که در طول روز درگیر این افکار و اعمال است(بیشتر از 1 ساعت) ملاک تشخیص بیماری وسواس است؛ زیرا تقریبا 87 درصد از افراد سالم نیز افکار مزاحم و ناخواسته ی وسواسی را تجربه می کنند اما اختلالی در زندگی آن ها ایجاد نمی کند و بیماری وسواس محسوب نمی شود.
وسواس و افسردگی
متاسفانه 70 درصد افراد مبتلا به وسواس فکری، به بیماری افسردگی هم مبتلا هستند که این موضوع نشان می دهد که افسردگی و وسواس دارای زیر ساخت بیولوژیکی مشابه هستند؛ یعنی در بیماران وسواسی همچون بیماران مبتلا به افسردگی، تغییرات شیمیایی خاصی در بدن اتفاق افتاده که نیازمند درمان جدی است.
استرس نقش بسزایی در ایجاد و شعله ور شدن بیماری وسواس دارد. وسواس کیفیت زندگی بیمار و خانواده اش را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد و قطعا در روند خواب، خوراک، روابط جنسی و... نیز تاثیر می گذارد. وسواس در صورت درمان نشدن، می تواند مانند افسردگی، منشأ طلاق و جدایی همسران شود.
گاهی اوقات وجود بیماری وسواس می تواند نشانه ی ابتلای فرد به یک بیماری دیگر باشد. وسواس در برخی از افراد نشانه ی بیماری افسردگی است و درمان افسردگی برای این دسته از بیماران سبب درمان وسواس نیز می شود. برعکس این موضوع نیز صادق است. یعنی خود وسواس می تواند سبب ابتلا به افسردگی و اضطراب در بیمار شود. وسواس فکری یعنی نشخوار افکار منفی و درگیر بودن فرد با این افکار.
این افکار منفی در افسردگی نیز نقش مهمی دارند؛ به همین دلیل این دو بیماری به هم نزدیکند و معمولا کسی که یکی از این بیماری ها را داشته باشد، به دیگری نیز مبتلا می شود.
استرس عامل تشدید کننده ی افسردگی و وسواس
استرس شرایط بد افراد افسرده و مبتلا به وسواس را تشدید می کند؛ بنابراین اعضای خانواده باید سعی کنند فضای آرامی ایجاد کنند. افراد مبتلا به وسواس و افسردگی، نیاز به درک شدن از طرف دیگران دارند. پس آن ها را سرزنش نکنید و با شکیبایی و صبر برخورد کنید. بیمار وسواسی برای از بین بردن اضطراب خود ناچارا به سمت انجام اعمال وسواسی می رود؛ او به اندازه ی کافی از رفتارهایش عذاب می کشد؛ بنابراین:
- به بیمار وسواسی برای ترک اعمالش فشار نیاورید.
- سعی کنید اعتماد به نفس را در بیمار وسواسی بالا ببرید.
- کمک کنید تا فعالیت های روزانه ی مستمر و ورزش در برنامه ریزی این افراد قرار گیرد؛ زیرا ورزش سطح سروتونین خون را بالا می برد و باعث کاهش افسردگی می شود.
- تهدید به خودکشی یا دیگرکشی را از طرف بیمار افسرده و وسواسی جدی بگیرید.
- اگر فرد مبتلا به وسواس یا افسردگی، تلاشی هرچند کوچک برای غلبه به افکار و اعمال وسواسی خود می کند، او را تشویق کنید.
- در انجام اعمال وسواسی با فرد بیمار همکاری نکنید.
مبارزه با وسواس و افسردگی
- روزانه برنامه و هدف روتینی را برای خود تعیین کنید و آن را دنبال کنید.
- با قاطعیت تصمیم بگیرید و به افکار منفی اجازه ندهید بر شما مسلط شوند.
- مثبت نگر باشید و به توانایی های خود اعتماد کنید.
- فکر شکست را کنار بگذارید تا بتوانید بر وسواس خویش غلبه کنید.
- پشتکار داشته باشید و کار را نصفه و نیمه رها نکنید.
- با دیگران مشورت کنید ولی در نهایت خودتان تصمیم بگیرید.
درمان وسواس
بیماری وسواس نیاز به درمان جدی دارد. دوره ی درمان ممکن است سال ها طول بکشد و اگر درمان نیمه کاره رها شود، وسواس با شدت بیشتری برمی گردد و در آن صورت، درمان وسواس نیز سخت تر می شود.
برای آغاز درمان وسواس، حتما باید با یک درمانگر و متخصص روانشناس مشورت کنید؛ زیرا همان طور که گفته شد بیماری وسواس بسیار متنوع و گوناگون است و برای هر نوع آن، روش درمانی خاصی وجود دارد.
همچنین انجام تست شخصیت شناسی یکی از بهترین اقداماتی است که میتوانید برای شروع درمان مشکلات روحی-روانی انجام دهید.
نظرات