سارا مددزاده
کارشناسی ارشد روانشناسی
4.8 (53 نظر)
شهر
تهران
کد نظام پزشکی
37594
نوع ارتباط با پزشک
تجربه
7 سال
دریافت مشاوره
راهنمای دریافت نوبت
برای شروع ویزیت با پزشک، خدمت (موضوع مشاوره) مدنظر خود را انتخاب کنید:
امکان پرداخت ارزی
پرداخت یورویی برای هموطنان خارج از کشور
%۱۰۰ حفظ حریم شخصی
جزئیات مشاوره و اطلاعات شخصی شما محرمانه خواهد ماند.
معرفی دکتر سارا مددزاده
سارا مددزاده
کارشناس ارشد روانشناسی
زمان مشاوره 15دقیقه
- دارای پروانه تخصصی فعاليت
- عضو سازمان نظام روانشناسی ايران
- عضو انجمن روانشناسان امريكا ApA
زمینههای مشاوره:
- خانواده
- زوج
- ازدواج
- طلاق
- خيانت
- شكست عاطفی
راههای ارتباطی با پزشک
تهران، تهران، سعادت آباد، خ علامه شمالی، روبروی بوستان علامه، مجتمع فرهان، واحد۲۲
مقالات پزشک
چطور مشاوره آنلاین بگیریم؟
انتخاب پزشک و متخصص
پزشک و یا تخصص مورد نظر خود را انتخاب کنید.
۱
انتخاب نوع ویزیت
بر اساس نوع ویزیت ارائه شده از سمت پزشک که شامل “ویزیت متنی” و “ویزیت تلفنی” انتخاب کنید.
۲
پاسخ به سوالات
به سوال های ارسال شده در صفحه چت پاسخ دهید.
۳
پرداخت مشاوره
ویزیت خود را از بین روش های پرداخت “آنلاین” یا “کارت به کارت” یا “ارزی” پرداخت کنید.
۴
پاسخ پزشک به شما
بر اساس نوع ویزیت انتخاب شده، پزشک به شما پاسخ می دهد یا با شما تماس می گیرد.
۵
دریافت مشاوره
برای شروع ویزیت با پزشک خدمت (موضوع مشاوره) مدنظر خود را انتخاب کنید:
سلام عالمه عزیز.پسرتون باید تحت نظر روانشناس یا روانپزشک باشه.میتونید در همین صفحه ویزیت آنلاین با دکتر مدد زاده بگیرید و اگر تمایل به دارو درمانی دارید ویزیت آنلاین با روانپزشک بگیرید.
ب تک تک حرفام توجه میکردن و بعدش جواب میدادن
سلام حمید عزیز.برای ترک خودارضایی در همین صفحه با پزشک ویزیت آنلاین بگیرید.
سلام علی عزیز.خوشحالیم که از مشاورتون رضایت دارید.
عالی خیلی عالی
مطالب عالی بودن همش من و شامل میشد
سلام الهام عزیز.میتونید تو همین صفحه با دکترمددزاده ویزیت آنلاین مشاوره روانشناسی بگیرید و از کمک و راهنمایی ایشون بهره مند بشید.
کافیه روی دریافت مشاوره کلیک و بعد شروع کنید. اصلا پیچیده نیست . در عین حال اگر مشکلی برای شروع داشتید با پشتیبانی میتونید ارتباط بگیرید تا بیشتر راهنماییتون کنند
سلام من ۶ساله ازدواج کردم ۳۱ سالمه امااز رابط باهمسرم لذت کافی نمیبرم با اینکه همه چی خوب پیش بره . لطفا راهنمایم کنیدباتشکر
سلام
نیاز به شرح حال بیشتری از شما هست لطفا یک مشاوره سکسولوژی و زناشویی ثبت کنید تا مشاوره لازم رو دریافت کنید
من ۲۶ سالمه و سوالم درمورد طریقه نه گفتن به رئیس شرکت هست .... من ۳ سال در شرکتی کار میکنم و کارم مشخصه و اینکه شرکت ماهی یک بار ماموریت کارشناسی رو میفرستاد که کارشناس از شرکت رفت و این ماموریت رو یکی از دیگران کارمندان انجام میدن و به من هم گفتن همراهشون برم چند بار به قول معروف پیچوندم و ترفتم گفتم کار برام پیش اومد ولی این سری چطور باید بگم نمیرم ؟؟؟؟ دلایل نه گفتنم اینه که کار من نیست واقعا و خطرات جاده و اینکه اگه کار من بود چرا از اول نگفتن ۳ سال پیش و ... وقتی من بر و نرم تاثیری در حقوقم نداره پس چرا من برم ؟
دقيقا درست ميفرماييد به همين صراحت بيان كنيد
كه ايا وظيفه من هست كه برم؟اگر برم روي دستمزد و حقوق من تاثيري هم دارد؟
اگر ندارد و خودتون هم راضي به رفتن ماموريت نيستيد قاطعانه اما محترم دلايلتون رو مطرح بفرماييد
يك جلسه تدارك ببينيد و در جلسه تمام سوالاتتون رو بپرسيد اينكه ايا رفتن من به ماموريت ايا روي حقوق و دستمزد من تاثيري دارد،چون كه اين ماموريت در حوزه كاري من نيست و برام مقدور نيست كه برم، قاطعانه توام با احترام
و اگر دستمزد خاصي مد نظرتون هست براي رفتن به ماموريت اون رو هم اعلام بفرماييد به مديرتون
موفق باشيد
ولي طبيعي هست
مسعود جان قبل از اینکه نظری رو جایی ثبت کنید بد نیست که قبلش یه تحقیقی بکنید. اینجا بحث علمی هست و نظرات شخصی اگر چه برای شخص محترم هست ولی در بحث علمی جایگاهی ندارن.
وقتتون بخیر
من یه پسر ۴/۵ ساله دارم که اضطراب جدایی پیدا کرده
یعنی قبلا راحت تنها میرفت مهمونی یا شب میماند یا حتی اگه خانه بازی میبردمش اصلا نمیمد نگاه کنه من هستم یانه و خودش میگفت مامان برو خونه
ولی بعد چند جلسه که رفت و دیده بود بعضی بچه ها مامانشون میاند داخل
خیای اصرار به من که تو هم بیا کنار من بشین یا پیش من باش
و یا حتی پشت در کلاس منتطرم بمون و مدام سر میزنه ببینه هستم یانه
من باید چکار کنم؟
لطف فرمودید
ببخشید اگه در اثر ترس یا استرس هم باشه بزرگتر بشه برطرف میشه؟
احساس میکنم چیزی نگرانش میکنه
چون یکبار جای همیشگی نمانده بودم از کلاس که امد بیرون و من را ندید خیلی مضطرب شد و گریه کردکه من سریع رفتم پیشش
و هم اینکه یکبار دیگه که من همراهش نبودم دستشویی رفته بود دستش به شیر آب نرسیده بود و کمک خواسته بود کسی صداشو نشنیده بود به گریه افتاده بود که سریع زنگ زدند و من رفتم پیشش سر اون کلاس هم میگفت پیشم بمون که اگه خواستم برم دستشویی کمکم کنی(واین وابستگی از همین جا شروع شد بعد از اونکه میگفت مثل مامان فلان بچه توهم بیا کنار من )
وعلت ترس مشخص بشه
خودتون با بازي و داستان گويي كمي پيش بريد با فرزندتون ببينيد جواب ميگيريد
عالی بود